کد مطلب:193894 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:247

تصمیم و استقامت
انسان ها در طول زندگی با هزاران پستی و بلندی مواجه می شوند و به دست گرفتن مهار زبان در چنین جاهایی تصمیم و استقامت می خواهد. باید كم كم خود را عادت دهیم كه هر سخنی از دهانمان خارج نشود. آن كه روی منبر نشسته و مشغول وعظ و خطابه است، دقت می كند تا مبادا حرف نادرستی بگوید. انسان ها نیز باید مانند واعظی كه حواس خود را شش دانگ جمع می كند تا سخن نادرستی از دهانش خارج نشود، پیوسته به هوش باشند تا كلام ناروایی بر زبانشان جاری نگردد. باید در زندگی تصمیم بگیریم كه هرگز به دروغ و تهمت آلوده نشویم. خدای متعال در وجود همه انسان ها قدرت خودداری از دروغ و تهمت را قرار داده، اما این كار همان طور كه گفته شد تصمیم و اراده و استقامت می خواهد و جوهره ی هر كاری تصمیم است.



[ صفحه 54]



حضرت علی علیه السلام می فرماید: «من طلب شیئا ناله أو بعضه [1] ؛ انسان هر چه بخواهد یا به آن می رسد یا به بخشی از آن دست می یابد».

با تصمیم و استقامت انسان به جایی می رسد كه می توان او را پیرو واقعی ائمه اطهار علیهم السلام خواند. در چنین حالتی انسان به درجه ای رسیده است كه هرگز با فرمایش آن بزرگواران مخالفت نمی كند و مصداق این فقره از زیارت وارث می گردد: «و التارك للخلاف علیكم [2] ؛ بدون هیچ نافرمانی، مطیع شمایم». هر قدر درك و علم انسان بالاتر رود و به قله ایمان نزدیك تر شود، ارزش بیشتری می یابد و اگر توانست در آن ارتفاع خود را نگه دارد، كارش اهمیت بیشتری می یابد. از سوی دیگر، در چنین موقعیتی لغزش هایش نیز بسیار خطرناك تر و بدتر است. در روایت آمده است: «زلة العالم تفسد عوالم [3] ؛ گمراهی عالم، گمراهی عالم است». همان طور كه عالم می تواند باعث نجات مردم گردد می تواند آنها را هلاك نماید. چه كسی مردم را علیه امام حسین علیه السلام بسیج كرد؟ علمای خود فروش و پست مانند شریح قاضی فتوا دادند كه آن حضرت مهدورالدم است. اغلب مردم از عالمان پیروی می كنند و این عالم است كه می تواند مردم را به سوی نیكی یا بدی رهنمون شود. زبان عالم می تواند میلیون ها نفر را از جهنم نجات دهد یا راهی جهنم سازد.

امام حسین علیه السلام روز عاشورا، در گرما گرم جنگ، با صدای بلند گریه كردند؛ كاری كه آن حضرت در جنگ های پیشین انجام نداده بود. نه او و نه برادر و نه پدرش هیچ كدام در میدان محاربه چنین كاری نكرده بودند، اما وجود مقدس آن حضرت در معركه ی جنگ با صدای بلند گریه كرد، چنین كاری مرسوم نبوده و نیست و برخلاف قوانین جنگ است. اما چرا گریه كردند؟ در روایات جواب این پرسش نیامده است، اما عده ای گفته اند كه امام به حال دشمنان خود كه بنا بود به جهنم بروند گریه كردند. آن بزرگوار می دید كه عده ی



[ صفحه 55]



زیادی از مردم از سر ناآگاهی یا برای به دست آوردن مطامع ناچیز دنیایی راهی جهنم هستند و به حال آنان گریه كردند. آن قدر غفلت و تباهی بر سر این لشكر زبون و ذلیل سایه افكنده بود كه حتی نگذاشتند نصیحت های جگر گوشه ی رسول خدا به گوش همگان برسد و هنگامی كه آن حضرت در مقابل اهل كوفه ایستادند و خواستند آخرین سخن خود را بازگو نمایند و حجت را تمام كنند، عده ای بر طبل كوبیدند تا مردم نتوانند سخنان آن حضرت را بشنوند. اما در عین حال عده ای با شنیدن سخنان آن حضرت توبه كردند و در همان لحظه در ركاب سید الشهداء علیه السلام جان خود را فدا نمودند.


[1] نهج البلاغه، حكمت 386.

[2] بحارالانوار، ج 98، ص 199 و 262؛ مصباح المتهجد، ص 719.

[3] غررالحكم، ص 47.